بندر امام حسن

تصاویر و فیلم های سواحل صخره ای،ماسه ای و بکر بندرامام حسن

بندر امام حسن

تصاویر و فیلم های سواحل صخره ای،ماسه ای و بکر بندرامام حسن

ا

 بندر امام حسن شهری است در استان بوشهر در جنوب ایران. از زیباترین بنادر جنوب کشور از نظر توریستی وگردشگری وسواحل بکر وسخره ای ونخلستانی است.  شهر امام حسن مرکز بخش امام حسن از توابع شهرستان دیلم است.

این شهر محل دفن امامزاده حسن از نوادگان امام موسی کاظم می‌باشد. این شهر بین بندر گناوه و بندر دیلم و در محل بندر باستانی سینیز در کناره خلیج فارس قرار گرفته‌است.

بهرگان یکی از چهار مناطق نفتی ایران نیز در شهر امام حسن قرار دارد.

مهمترین بنادر سواحل شمالی خلیج فارس در سواحل امروز استان بوشهر، شامل بنادر سه گانه ی «نای بند» (نای بند، «بساتین» و «هاله»)، بندر «سیراف»، بندر «بتانه» (نجیرم؟)، بنادر شبه جزیره ی بوشهر، بندر گناوه، بندر «سینیز» (بندر«امام حسن(علیه السلام)»امروزی)‌ و بندر «ماهروبان» است. در همین بخش، محوطه های مهم پس کرانه ای خلیج فارس، به ویژه در دو داستان بوشهر و فارس امروزی، عبارتند از محوطه های «ارجان»، «بیشابور»، «شهر گور» (فیروزآباد)،‌«غبیرا»، «حاجی آباد»، «پاسارگاد»، «قصر ابونصر»، «تپه یحیی» و محوطه هایی که در طی بررسی باستان شناختی ویلیامسون در سواحل خلیج فارس و دریای عمان شناسایی شده اند. در بخش سواحل جنوبی هم مهمترین بنادر باستانی عبارتند از محوطه ها و بنادر امارات متحده ی عربی به شرح «کوش»، «المطف» (جلفار)، «رأس الخیمه»، «هولیله»، «خط»، روستاهای کوهستانی «رأس مسندم»، «ملیحا»و...؛ محوطه ها و بنادر بحرین شامل «قل آت»، «الاعلی»، بندر «القصور» در کویت، محوطه های عربستان سعودی، شامل استان شرقی عربستان،‌«الحسا آسین» و بنادر و محوطه های مهم عمان شامل«صحار»، «اجار»، «جزیره الغنم» است. در این مقاله ضمن نگاهی گذرا به موقعیت و توالی فرهنگی بنادر باستانی سواحل شمالی خلیج فارس و محوطه های پس کرانه ای مهم در این چرخه ی ارتباطی بازرگانی، تلاش شده است با استناد به متون نوشتاری صدر اسلام و نیز با اشاره به شواهد باستان شناختی، جای نام بندر باستانی «سینیز» یا «شنیز» که در متون تاریخی از آن به عنوان یکی از بنادر اصلی و شاخص خلیج فارس در دوران ساسانی و اسلامی یاد شده است، تعیین گردد. به نظر نگارنده بندر امام حسن (علیه السلام) امروزی می تواند همان بندر سینیز کهن باشد. براین اساس روش مطالعاتی در این پژوهش، دو شیوه ی مطالعات متون نوشتاری و مطالعات باستان شناختی است که از طریق مطالعات انجام شده توسط سایر باستان شناسان و بررسی و بازدید میدانی نگارنده از این بندر قوام یافته است.

شواهد باستان شناختی و مدارک نوشتاری نشان می دهند که مهمترین بنادر و محوطه های ساحلی خلیج فارس در جریان تجارت دریایی، در بخش شمالی آن واقع شده اند. این بنادر به مراکز و کانون های قدرتی مرتبط بودند که در پس کرانه ها قرار داشتند؛ مراکزی از قبیل شیراز، فیروزآباد، بیشاپور، ارّجان، شوش، بغداد و سامرا. در ادامه مراکز اصلی بندری استان بوشهر معرفی می شوند و سپس بندر مهم «سینیز» و جای نام امروزی آن در این پهنه ی جغرافیایی معرفی می شود و با استناد به متون تاریخی و یافته های باستان شناختی، موقعیت آن تعیین می گردد.

بندر سینیز:

یکی از بنادر مهم که در صدر اسلام به کرّات از آن یاد شده، بندر «‌سینیز» یا «‌شینیز» است. شواهد متون سابقه ی این بندر را به اواخر دوره ی ساسانی و به ویژه به دوران صدر اسلام می رساند. لوریمر در دهه ی اول قرن بیستم و استیف در دهه ی آخر قرن نوزدهم میلادی از این بندر بازدید نموده و آن را در جایگاه بندر«امام حسن» امروزی معرفی نموده اند. گاوبه هم از این بندر بازدید کرده است.(26)
شهرستان سینیز در سال 1379 توسط بازیار در طی برنامه ی بررسی و شناسایی باستان شناختی شهرستان دیلم و گناوه مورد بازدید و ثبت قرار گرفته است.(27) در سال 1389 هم این بندر در طی برنامه ی بررسی و شناسایی بنادر باستانی استان بوشهر به سرپرستی حسین توفیقیان که نگارنده نیز در آن حضور داشت، مورد بازشناسایی و مطالعه قرار گرفت.(28)

پیشینه ی باستان شناسی محوطه های سواحل شمالی خلیج فارس

بررسی ویلیامسون در سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان

آندره ویلیامسون در دهه ی 1970 میلادی سواحل خلیج فارس و دریای عمان و نیز بخش های مجاور پس کرانه ای آن را بررسی کرد که متأسفانه نتایج آن منتشر نگردید. پریسمن و کنت این مجموعه را در سال 2002 مجدداً بازنگری کردند و مدارک سفالی تقریباً تمام دوران را در آن مشاهده نمودند.(33)
مواد سطحی جمع آوری شده از سطح محوطه ها نمونه ی تاریخ گذاری شده ی قطعی ندارند. علاوه بر مجموعه ی ویلیامسون، شماری مجموعه ی کوچک تر نیز وجود دارد که از خلیج فارس به دست آمده اند. این مجموعه های جدید دیدگاه های جدیدی در ارتباط با پراکنش گونه های سفالی به ما می دهد.(34)
البته گفتنی است که تقریباً هیچ کدام از مجموعه های سفالی به دست آمده از محوطه های بالا به طور کامل با لایه نگاری سازمان یافته و مدارک تاریخ دار دقیق منتشر نشده اند. درواقع، تنها منتخبی از مواد به دست آمده از این محوطه ها ارایه شده است. این موضوع مانع بزرگی برای تجزیه و تحلیل این مواد است. با وجود این، در بازبینی های جزیی در این مجموعه های سفالی می توان گاه نگاری روشن تری از آنها ارایه داد، بخصوص برای دوره های ساسانی و اوایل اسلام در محوطه هایی مثل «تپه یحیی»، «پاسارگاد»، «جزیره الغنم»، «صحار»، «حاجی آباد»، «قصر ابونصر» و غیره.(35)

ب) بندر امام حسن (علیه السلام) / بندر سینیز؟

«امام حسن» شهری است در استان بوشهر در جنوب ایران. شهر امام حسن مرکز بخش امام حسن از توابع شهرستان دیلم است. این شهر محل دفن امامزاده حسن از نوادگان امام موسی کاظم می باشد. این شهر بین بندر گناوه و بندر دیلم و در محل بندر باستانی سینیز در کناره ی خلیج فارس قرار گرفته است.«بهرگان» یکی از چهار منطقه ی نفتی ایران نیز در شهر امام حسن قرار دارد. جمعیت این شهر طبق سرشماری انجام شده در سال 1385، برابر با 2192 نفر بوده است.(46)

بندر باستانی سینیز

از جمله بنادر مهم خلیج فارس در غرب شبه جزیره ی بوشهر که شواهد نوشتاری از آن با عنوان بندری که دارای مسجد جمعه (جامع) بوده یاد کرده اند، بندر «سینیز» بوده است. فاصله ی این شهر در قرون 7 تا 11 میلادی در نیم فرسخی دریا بوده است. طبق نوشته های جغرافیانویسان، این شهر دارای مسجد، با فاصله ای از آن، بازار و ردیفی از ساختمان های دولتی با قصری در مقابل آنها بوده است. وضعیت فعلی این بندر امکان شناسایی مکان های اصلی شهر را غیرممکن می سازد. احتمالاً بازار در نزدیکی دریا و در نزدیکی«خور سینی» کنونی و مسجد هم شاید در بخش شمالی آن قرار داشته است. حومه ی شهر هم طبق نوشته های جغرافیانویسانی همچون ابن حوقل و اصطخری، دارای باغات خرما و میوه های گرمسیری بوده است. کتان و بافندگی های مربوط به آن از تولیدات این شهر بوده است. در دوران اسلامی ابتدا کتان از مصر وارد می شد، سپس در خود سینیز کشت شد. این شهر در طی لشکرکشی ها و حملات قرامطه در سال های 933 و 934م/ 322و 323ه.ق غارت و ویران شد و حدود 1280 نفر از اهالی آن کشته شدند. در آغاز قرن 13م/ 7ه.ق یاقوت این بندر را ویرانه با چندین خانواده ی فقیر معرفی می کند.(47)
توصیف جغرافیانویسان و مدارک باستان شناختی موجود در بندر امام حسن(علیه السلام)از قبیل خور، بقایای تپه های باستانی و نیز مدارک سفالی موجود در منطقه که توسط اهالی نگهداری می شود، این احتمال را که این محل، همان بندر باستانی سینیز بوده است، قوت می بخشد.
با توجه به اهمیت بندر سینیز در دوران ساسانی و قرون اولیه ی اسلامی در تجارت و بازرگانی دریایی بین بنادر خلیج فارس و سواحل شمالی آن از یک سو و ارتباط تجاری با بنادر دریای عمان، بحر احمر، اقیانوس هند و شرق آفریقا از سوی دیگر، در این مقاله موقعیت جغرافیایی و پیشینه ی مطالعات تاریخی آن مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه بقایای این بندر و یافته های سطحی به دست آمده از محل توصیف می شود.

موقعیت جغرافیایی (نقشه1)

لسترنج در ضمن توصیف بندر سینیز یا شینیز، موقعیت آن را در محل بندر دیلم کنونی؟ یاد ذکر می کند. گاوبه هم درباره ی آن می نویسد: «این محل با بقایای مسکونی شباهت دارد که امروزه در نزدیکی آن خلیج کوچکی است به نام «خور سینی» (48). در اینجا برخلاف«جنابه» امکان زراعت وجود داشته و تجارت دریایی هم یکی از منابع درآمد اهالی آن را تشکیل می داده است. به جز منابع ایرانی و عربی، در جای دیگر از این شهر اطلاعی در دست نیست.»اصطخری هم در قرن چهارم می نویسد: این شهر از «مهروبان» بزرگتر است و در کنار خوری واقع گردیده و تا دریا، نیم فرسخ فاصله دارد. گرمایش سخت و نخلستان ها و میوه های گرمسیری دارد. مقدسی گوید مسجد و دارالاماره و بازارهای بسیار معمور دارد. یاقوت گوید قرمطی ها در سال 321ه.ق سینیز را تصرف نموده اهالی آنرا کشتند و شهر را چنان ویران ساختند که جز اندکی از آن باقی نماند، ولی در فارسنامه، در قرن ششم و حمدالله مستوفی در قرن هشتم آنرا شهری معمور خوانده اند که کتان در آنجا هم کاشته و هم بافته می شود و در پناه قلعه ای قرار گرفته و روغن چراغ از روستای آن به همه جای صادر می گردد.(49)
ابن رسته این بندر را پس از «سیراف» و «جنابا» و قبل از «ماهی روبان» آورده است. ابن خردادبه و بلاذری این شهر را از بلاد «اردشیر خره» و مابقی جغرافیانویسان آنرا تابع «ارّجان» دانسته اند. تنها ابوالفداء است که سینیز را جزو خوزستان ذکر کرده است.(50) با توجه به اشارات متون جغرافیایی کهن که عموماً سینیز را قبل از ماهروبان در ساحل خلیج فارس و بعد از سیراف و جنابه بیان می کنند(51) و این تنها یاقوت بوده که آنرا بین جنابه و بوشهر معرفی کرده است، به نظر می رسد شوارتس همانند لسترنج که محل این بندر را در حوالی بندر دیلم فعلی می داند، دچار اشتباه شده اند و در این زمینه احتمالاً نظر گاوبه به حقیقت نزدیک تر بوده است. در ادامه با مطالعه پیشینه ی تاریخی این بندر موضوع واکاوی بیشتری شده است.

پیشینه ی مطالعات تاریخی

بلاذری در اواخر قرن دوم هجری، در کتابش، فتوح البلدان، فتح بندر سینیز در صدر اسلام را توسط ابوموسی و عثمان بن ابی العاص در پایان خلافت عمر ثبت کرده است و اشاره می کند که لشکر اسلام پس از فتح آن مردمش را برای کشت اراضی در جای خود نگه داشتند.(52)
ابن فقیه که کتابش را در سال 279ه.ق نوشته است، در ذکر فاصله ی «نوبندجان» به شیراز آنرا بیست و چند فرسنگ (بیست و سه فرسنگ) ثبت کرده و «شینیز» را جزو روستاهای آن آورده است. وی در این باب می نویسد: روستاهای آن شامل«جور»، «میمند»، «خبر»، «‌سیمکان»، «‌برجان»، «کهرجان»، «خواروستان»، «کیژ و کارزین»، «ابزر»، «سمیران»، «توج»، «کران»، «شینیز»، (سینیز)، «رویحان» و «کامفیروز»است.(53)
ابن رسته هم در سال 290ه.ق در زیر توصیف اقلیم سوم و شهرهای ساحل دریای فارس، سینیز را هم جزو این شهرها و پس از سیراف و جنابا و قبل از ماهی روبان آورده است(54). وی در ذکر کالاهایی که خداوند جزو شهرها کرده است، جامه های جبایی (احتمالاً جنابی یا جنابه ای) و سینیزی را یاد کرده است.(55)
اصطخری (وفات سال 346ه.ق) از دیگر جغرافیانویسانی است که اطلاعات ارزشمندی از سینیز می دهد. وی می نویسد:«و سینیز شهری بزرگتر از مهروبان است و سینیزی از آنجا می خیزد و آن فرضه ی تمام پارس است و گرمای آن سخت گرم است.» (56) او در ادامه می نویسد: «جنابه و سینیز و مهروبان بر کناره ی دریا قرار دارند و دارای گرمای شدید و درختان خرما و نعمت های فراوان و میوه های رنگارنگند.» (57) این جغرافیانویس بندر را جزء اقلیم گرمسیر فارس دانسته است.(58) وی جامه های لطیف که دارای طراز با نام سلطان بوده است را جزو تولیدات سینیز و کازرون و «توج» و جنابه دانسته است که به شهرهای اسلام صادر می شده است.(59)
مقدسی هم که کتابش را در سال 355ه.ق تألیف کرده است از دیگر جغرافیانویسانی است که از سینیز یاد کرده است. او فارس را به شش خوره و سه ناحیت تقسیم می کند به نام های «ارگان»، «اردشیر خوره»، «داراب گرد»، «شیراز»، «شاپور» و «استخر» و سه ناحیت «روذان» و «نیریز» و «خسو». وی در توصیف «ارگان» قصبه ی آن ارّجان و از شهرهایش در سمت دریا:«قوستان»، «داریان»، «مهربان»، «جنابه» و «سینیز» نام برده است.(60) وی در بخش گزارش شهرها درباره ی سینیز می نویسد:«سینیز: (قوستان) در نیم فرسنگی دریا، بالاتر از مهروبان، دارای بازار درازی است که خوری (خور، نهری بی آب در کنار دریا) به هنگام مدّ آب دریا به آن درآید. جامع از بازار به دور است و سرای امیر روبروی آن است. کاخ های بسیار دارد.» (61)وی در بیان بازرگانی سینیز می نویسد: «پارچه هایی همانند قصب دارد. چه بسا کتان آنرا از مصر وارد می کردند ولی بیشتر آنچه امروز می سازند از آن است که نزد خود کِشته می شود» (62). وی سینیز را جزو نواحی گرمسیر برشمرده است.(63) مقدسی در ذکر راه ها، از مهروبان تا سینیز را یک مرحله دانسته است و امتداد آن تا «شاپور» را چنین می نویسد: «از مهربان تا سینیز یا تا رودخانه یک مرحله، و از رودخانه تا «ارگان» یک مرحله و از سینیز تا «سنجاهان» یک مرحله، سپس تا «گنابه» یک مرحله، سپس تا «دشت داودی» یک مرحله، سپس تا «توز» یک مرحله، سپس تا خشت یک مرحله سپس تا نیماراه نیم مرحله دشوار است، سپس تا شاپور همان اندازه است.» (64)
ابن حوقل، از دیگر جغرافیانویسانی است که کتابش را در سال 367ه.ق نوشته است. وی درباره ی سینیز و موقعیت شهرهای ساحلی خلیج فارس از غرب به شرق آن ابتدا از مهروبان، سپس سینیز و بعد توج و جنابه و سیراف و حصن ابن عماره و سوروا و درنهایت هرمز نام می برد.(65) او در ادامه می نویسد:«پس از مهروبان، در ساحل دریا شهر سینیز قرار دارد و آن بزرگتر از مهروبان است و جامه ی سینیزی که به نواحی جهان می برند، از همین شهر است.» (66) وی در نقشه ای که از فارس ترسیم کرده است، سینیز را در کرانه ی راست دریا قرار داده و رودی را در طرف راست مهروبان ترسیم کرده که شعبه ای از آن به سمت چپ جریان دارد. این رود از نزدیکی شهر «فرزک» آغاز و از شهر ارّجان گذشته و در طرف راست سینیز به دریا می ریخته است. همچنین میان سینیز و جنابه هم مصب رود شیرین قرار دارد.(67) ابن حوقل در توصیف نواحی ارجان درباره ی سینیز می نویسد:«دیگر سینیز که منبری دارد و پارچه های کتانی سینیزی معروف است. همه در این امر اتفاق دارند که عطر آن چنانکه به این پارچه ها به سبب لطافت و نعومتی که دارند می چسبد به هیچ پارچه ای نمی چسبد؛ و گروه دیگری معتقدند که این خاصیت کتان آن است» (68). وی در جایی دیگر اشاره دارد که جنابه و سینیز و مهروبان در کرانه ی دریا و سخت گرمسیرند و نخلستان ها و نیز میوه های نواحی گرمسیر دارند.(69)ابن حوقل در ذکر فتنه ی قرامطه، به ترویج این دین در این شهر هم اشاره می کند؛ غائله ای که توسط ابوسعید بن بهرام جنابی پدید آمد.(70)
مؤلف ناشناس کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب هم در سال 372ه.ق ضمن توصیف بندر سینیز می نویسد: «شهری است بر کران دریا با نعمت بسیار و هوای درست و همه جامه ای سینیزی از آنجا برند.» (71)
جیهانی دیگر جغرافیادان مسلمان، سینیز را فرضه(بارانداز) پارس دانسته و در توصیف آن می نویسد:«شهری است بزرگتر از مهرویان و فرضه ی ولایت فارس است. جایی است به غایت گرم، پس می رود بر دریا تا نجرم سیراف» (72).
ابن اثیر هم در ذکر وقایع سال 23ه.ق می نویسد: عثمان بن ابی العاص ثقفی شهرهای اصطخر، «گور»، کازرون و نوبندجان را گشود و به کمک ابوموسی، شهرهای شیراز و ارّجان و سینیز را هم فتح کرد و خراج و جزیه ی فراوان از آنها گرفت. وی سپس جنابه و جهرم را متصرف شد.(73)
قدامه بن جعفر نیز پس از صحبت کردن از ناحیه ی اهواز و میزان خراج آن، به فارس می پردازد و آنرا شامل پنج ناحیه دانسته که از کنار مرز اهواز آغاز می شود و شامل ارجان، ناحیه ی اردشیر، ناحیه ی «دارابجرد»، ناحیه ی استخر، ناحیه ی «سابور» و سواحل فارس، مهروبان، و سینیز و جنابا و توّج و سیراف است. وی خراج فارس را به تنهایی از پول نقد بیست و چهار هزار هزار (24/000/000درهم) ثبت کرده است.(74)
ابن بلخی در بیان فتح پارس در صدر اسلام ضمن اشاره به علاء حضرمی، به عنوان امیر بحرین و حمله ی او به پارس و فتح آنجا توسط وی و دیگر سرداران مسلمان، می نویسد که وی برای یاری رساندن به عثمان بن ابی العاص، جهت گشودن پارس، نامه ای به ابوموسی اشعری می نویسد. وی لشکری را به فرماندهی هرمز بن حیان العبدی مأمور حمله به سینیز می کند که او این شهر را متصرف می شود.(75) وی در وصف شهر سینیز چنین می نویسد:«شهرکی است بر کنار دریا و حصاری دارد و این سینیز میان مهروبان و جنابا است و جامه ی کتان بافند، سخت تر و لطیف، آن را سینیزی گویند. اما داشتی، نکند و جز خرما نخیزد و روغن چراغ و هوا و آب آن نیکو است.» (76) اشتهار پارچه های قریه «سینیج» یا «سینیز» زیاد بوده است. این شهر در نزدیکی مصب رود «تاب» ‌و سرحد بین خوزستان و فارس واقع بود و پارچه هایی که در سمرقند می بافتند، سینیزی می گفتند و از اینجا معلوم می شود که صنایع فارس در صنایع ماوراءالنهر نفوذ داشته است. کتانی را که برای پارچه ی سینیزی لازم بود در ابتدا از مصر می آوردند و بعد در خود محل تهیه می شد.(77)
ابوالفداء (وفات سال 732ه.ق)در ذکر دریای پارس، بندر سینیز را در ساحل خلیج فارس و در امتداد بندر ماهروبان و پس از آن معرفی می کند.(78) وی این شهر را جزء بلاد جنوبی فارس ثبت کرده است.(79) او این بندر را از اقلیم سوم و از فارس و به قولی از اهواز دانسته و در تعریف آن چنین می گوید: «سینیز بلده کوچکی است، بیشتر آن ویران است. چون رونده ای از ساحل به راه افتد، از سینیز نخست به جنابه رسد. در اللباب آمده است که سینیز از قراء اهواز است.» (80)
مررو بالا بر نوشته های جغرافیانویسان و مورخان نشان می دهد که این بندر در غرب شبه جزیره ی بوشهر و شرق بندر ماهروبان و در نزدیکی گناوه قرار داشته است. این شواهد با دیگر گفته ها پیرامون راه های ارتباطی خلیج فارس با موقعیت بندر امام حسن (علیه السلام) به نوعی هم خوانی داشته و این احتمال که این بندر جایگاه سینیز باستانی بوده است را تقویت می کند. در ادامه به شواهد باستان شناختی این موضوع نیز اشاره می شود.

مطالعات باستان شناختی (تصاویر 3 الی 7)

در طی بررسی انجام شده در سال 1388 یکی از محل های مهمی که مورد بازدید قرار گرفت بندر امام حسن(علیه السلام) امروزی، بین بندر دیلم و بندر گناوه بود. این بندر بر روی بقایای استقراری قدیمی تر شکل گرفته است. بقایای معماری و پراکندگی سفال در مناطق مسکونی آن به وضوح قابل مشاهده است(
بندر و خور امام حسن(علیه السلام) در بریدگی ارتفاعی قرار گرفته است که موقعیت اراضی پست آن، بندر را به عنوان محل واسط کالاهای تجاری مناسب ساخته است. از طرفی وجود آثار و بقایای معماری بر فراز بلندی ها و ارتفاعات تپه، وجود بندری معتبر را در این مکان تأیید می کند. این آثار عبارتند از تپه هایی با آثاری از بقایای معماری سنگی و ملاط گچ، بقایای دیوارهای استقراری، آثار آب انبارهای نیمه ویرانه و چاه ها که امروزه بخشی از آنها همچون بنای امامزاده امام حسن(علیه السلام) و آب انبار مخروبه ی آن کاملاً آشکار و بخشی نیز در زیر خاک مدفونند. این آثار در یک بیان کلی از سه کیلومتری شرق خور امام حسن (علیه السلام)‌و آبادی امام حسن(علیه السلام) تا 2 کیلومتری غربی آن که از جنوب به محدوده ی دریا و از شمال تا بخش هایی از فرودگاه و جاده ی ارتباطی اصلی بوشهر- بندر دیلم متصل است، ادامه دارد.
یکی از بخش های جالب توجه در این محدوده، فرودگاه بندر امام حسن (علیه السلام) است که طبق گفته ی اهالی و مسئولین محلی فرمانداری، در حین انجام عملیات عمرانی، در بخش دیوارها و نرده های حفاظتی فرودگاه، شمار قابل توجهی سفال های نوک اژدری (تصویر6) به همراه ظروف سنگی و سفال با لعاب سبزآبی از زیر خاک هویدا شده است. بخشی از این آثار توسط علاقمندان محلی جمع آوری و نگهداری شده است. چنانچه در تصاویر مشاهده می شود، از ظرف سنگی به دست آمده از این طریق، در یکی از منازل مردم محل، به عنوان گلدان استفاده شده است که جای بسی تأمل و تأسف دارد .
درواقع مهم ترین مواد فرهنگی یافت شده در بررسی سطحی و همچنین آثار نگهداری شده در منازل معتمدین محلی، عبارت است از سفال های نوک اژدری، سفال لعابدار فیروزه ای یا سبزآبی و اسگرافیاتو به همراه سفال با خمیر سنگی. این گونه های سفالی درواقع مستنداتی باستان شناختی هستند که نشان می دهند این بندر در دوره ی ساسانی (به ویژه اواخر ساسانی) و صدر اسلام و به ویژه قرون 8 و 9 میلادی/ 2 و 3 هجری قمری بارانداز کالاهای تجاری بوده است. این بندر خوری هم داشته است. وجود تپه های باستانی که بخش عمده ای از آنها در زیر مناطق مسکونی امروزی مدفون هستند، گورستان قدیمی با پراکندگی سفال، همگی شاهدی است بر اینکه بندر سینیز احتمالاً بندری باستانی با قدمت پیش گفته بوده که در جای بندر امام حسن(علیه السلام) فعلی قرار داشته است.
متأسفانه تاکنون مطالعات هدفمند باستان شناختی در این منطقه انجام نگرفته و فعالیت عمرانی که امروزه با سرعت بالایی چه به عنوان طرح های شهرسازی و توسعه ی شهری و چه فعالیت های نفتی در منطقه انجام می گیرد، آسیب های جدی را بدان وارد کرده است که در صورت عدم توجه به آن، دیر زمانی نخواهد بود که اثری از این آثار ارزشمند بر جای نماند.

دوره ی فرهنگی پیشنهادی

مدارک سفالی به دست آمده از این بندر، بخصوص سفال نوک اژدری و سفال لعابدار فیروزه ای به همراه سفال های لعابدار قرون اولیه ی اسلامی نظیر اسگرافیاتو در بازه ی زمانی ساسانی و صدر اسلام تا قرن پنجم ه.ق قرار می گیرد. نظر به فراوانی گونه ی نوک اژدری در این بندر، در ادامه ویژگی های این گونه ی سفالی شاخص و گاهنگاری مرتبط با آن در تأیید گاهنگاری اولیه ی پیشنهادی آن ارایه می گردد.
خمیره ی این گونه، در حرارت بالا پخته شده، به رنگ زرد قرمز(7.5YR 8/6) تا زرد کم رنگ (2.5Y 8/4) با ماسه ی فراوان و دانه های متراکم شن ریز زاویه دار با 0/1میلیمتر ضخامت است. سطح این سفال با پوشش آب نمک روشن تر شده و سطحی پرداخت شده با دست مرطوب و تا حدودی ماسه ای دارد. سطح داخلی آن بیشتر مواقع با قیر پوشش داده شده است. درک کنت منشاء این سفال را عراق می داند.(81)(طرح شماره1).59 قطعه از این سفال در «آنورادهاپورا»، در سیلان به دست آمده است. این گونه ی سفالی دارای پوشش گلی به رنگ قهوه ای مایل به زرد روشن یا نخودی یا قرمز و خمیره ی آن مخلوط ماسه ایی ظریف هم است.
پراکندگی آن در تمام بخش های سواحل شبه جزیره ی هندوستان، دریای عمان، خلیج فارس که منشاء آن است، دریای سرخ، شرق آفریقا و حتی منطقه ی «هندوچین» است. از این گونه در قلعه ی آنورادهاپورا به دست آمده است. همچنین از شهر «سیگیریا» و محوطه ی بندر باستانی «مانتایی» به دست آمده اند، که ویاجایا پالا و پریکت آن را گزارش کرده و متعلق به دوران ساسانی یا صدر اسلام دانسته اند و تاریخی بین قرن 5 تا 9 میلادی را برای آنها مشخص کرده اند.به طور کلی ارتفاع آنها حدود 100 سانتی متر و بدنه ی کلفت کوزه ها حدود 35 سانتی متر پهنا دارند و دارای شانه هایی با شیب ملایم هستند. لبه ی ضخیم آنها، گرد شده و پایه یا کف نوک تیزی در پایین با مقطع صاف تا نوک تیز و به عبارت بهتر گرد، دارند.اغلب آنها را به نام سفال های نوک اژدری یا ظروف ذخیره سازی آذوقه با گردن نوک حلقوی و بدون دسته یاد می کنند. این گونه ها در تمام خلیج فارس و بین النهرین بین دوران اشکانی تا دوران عباسیان به دست آمده است. بیشترین نمونه های آن از دوران میانی ساسانی به دست آمده است. کارکرد آن احتمالاً برای نگهداری مایعات بوده است.
مطابق آنالیز انجام شده بر روی قیرهای گونه های به دست آمده از آنورادهاپورا، این آثار دارای منشاء ایرانی و گونه های به دست آمده در «فیلکه» و کویت بیشتر عراقی و چند نمونه هم مربوط به ایران است. مهمترین چشمه های قیری که در ایران از آنها در ساختشان استفاده شده و از طریق آزمایشات آنالیز شیمیایی به اثبات رسیده است، چشمه های قیری«ممتین» رامهرمز، «عین قیر» در دهلران، پل دختر و چشمه ی طبیعی نفت و قیری«سلطان» است. در طی کاوش در ماهروبان و سیراف نمونه های فراوانی از آن به دست آمده است(طرح شماره دو). همچنین در طی بررسی های انجام شده در منطقه ی ماهروبان در بندر دیلم تا سیراف، گونه های متفاوت آن هم در بررسی بندر سینیز، ماهروبان، بوشهر و منطقه ی ساحلی بین «هندیجان» و بندر دیلم و هم در طی کاوش های باستان شناختی در «شغاب» بوشهر به دست آمد. در ارتباط با کارکرد آن با توجه به کاوش های انجام شده در شغاب و شوشتر نوع تدفینی آن به دست آمده است. مطالعات آزمایشگاهی انجام شده بر روی گونه ی هم افق آن یعنی آمفوراهای رومی که توسط ویلر در «‌آریکمادو» نشان از کارکرد حمل آب انگور دارد. اما سؤال اصلی تداوم آن در دوره ی اسلامی است. تعالیم اسلامی تولید و مصرف شراب را منع می کند. به نظر این سفال ها برای ذخیره ی هر نوع مایعات می توانسته کارکرد داشته باشد. هرچند وجود جامعه ی زرتشتی ساسانی در فارس، می توانسته تولید و تجارت آن را همچنان تا اواسط دوران عباسی تداوم داده باشد.(82)
نزدیکی معادن قیری رامهرمز به بندر ماهروبان، و منشاء قیرهای آزمایش شده در کویت(عکاظ) و آنورادهاپورا در سیلان این احتمال را که این سفال در این منطقه تولید می شده است را مطرح می کند. انجام بررسی های هدفمند در این بخش می تواند پاسخی به این سؤال باشد. به دست آمدن این گونه ی سفالی در بندر امام حسن گاهنگاری پیشنهادی این بندر را که به نظر نگارنده همان سینیز باستانی است، به اواخر ساسانی و صدر اسلام می رساند .

کتر محمداسماعیل اسمعیلی جلودار (1)

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.